نشد یک روز صبح از خواب که بیدار میشود بنایِ رفتارِ نا به جا را نگذارد.
اصلا حرف حساب توی کله اش فرو نمی رود.
هزار بار هم بگو:
«بابا جان اگر می خواهی پاسخِ درست بگیری باید مهارت طرحِ پرسش درست را داشته باشی.»
به خرجش نمیرود که نمیرود.
بخش سوزناک ماجرا فقط نداشتن جواب های درست نیست.
فرصت سوزی،
فرصت سوزی، سوزناک ترین قسمت داستان است.
من این فرصت سوزی را بارها تجربه کردهام.
در زمانِ درست و مکان درست و در مقایل کسی که تمام پاسخهای لازمِ مرا برای سؤالهایم داشته قرار گرفتهام.
ولی هیچ برداشت درستی از فرصتم نکردم.
داستان من کماکان راجع به کسب و کار است.
سود حاصل از کسب و کار مانند گنجی پنهان میماند، که ابزار کشف آن تنها سؤالات به جاست.
سؤال غلط بدیهی است که به پاسخ غلط بینجامد.
اینطوری تمام کوشش ما تباه میشود.
در کتابی خواندم:
باید بدانیم در راستای موفقیت کسب و کار، گنج بزرگی در انتظار ماست.
سؤالات ابزار دسترسی به گنج است.
قبل از کار با این ابزار نحوۀ استفاده از آن را باید خوب یاد بگیریم.
که البته کار راحتی نیست.
ارزش گنج، قدرِ واقعی یادگیریِ مهارتِ پرسشگری را به ما گوشزد میشود.
من مدتی است در مسیر راه اندازی کسب و کار خودم به تلاش مشغولم.
بسیار پیش آمده که با مخاطبانی که قابلیت دارند، مشتری من باشند روبرو می شوم.
چه بهتر از اینکه بتوانم رودرو با آنها از سلایقشان باخبر شوم.
گاهی هم در کنار استادانم قرار می گیرم.
در همۀ این موارد اما بدون داشتن استراتژی پرسیدن های به جا فرصت ها را سوزاندهام.
من میخواهم کسب و کاری بسازم که مردم واقعا میخواهند و از آن سود واقعی ببرم.
دوست دارم در ورای کسب و کارم، هدفی متعالی برای خدمت رسانی به انسان ها محقق شود.
به این منظور در ابتدا، باید سؤالهای واقعی بپرسم.
فقط همین.
2 پاسخ
خیلی عالی بود و کامل. استفاده کردم.🌺
ممنونم مرجان عزیزم🥰🥰🌹🌹