ایستگاه راه آهن
ساعت ۴:۱۵ دقیقه ی بعد از ظهر است. از ساعت ۳:۴۵ دقیقه که شاهین عزیز پیامش را در گروه دوره ی نویسنندگی خلاق گذاشت و
ساعت ۴:۱۵ دقیقه ی بعد از ظهر است. از ساعت ۳:۴۵ دقیقه که شاهین عزیز پیامش را در گروه دوره ی نویسنندگی خلاق گذاشت و
آغاز هر داستانی از زمانی است، آغاز قصه ی من از نوزده اردیبهشت ماه سال هزار و سیصد و چهل و پنج هجری شمسی حوالی
خاطرات شیرین زندگی خیلی می ارزند. آن قدر که نگو و نپرس. البته اگر سانسورچی درون را خاموش کرده باشیم موقع نوشتنشان . برای شما
این خاطره ام را هیچ وقت فراموش نمی کنم ، من دختر اول یک خانواده ی سنتی بودم و پدر جانم عاشق گذران اوقات در روستای عزیزی که در آن متولد شده بود.
معتقدم که با آموختن و عمل به آموخته ها می توانیم زندگی را ارتقا، دهیم . این ارتقا، باعث شادی و رفاه است . در این وبسایت تجربیاتی که از سالها زندگی زیسته ام به صورت خاطرات و روزنوشته ها و ....... به اشتراک گذاشته می شود.
اینجا خانه من است . به خانه من خوش آمدید.